نغمه های اصیل خراسان: معرفی ساز های محلی خراسان
خراسان، سرزمینی پهناور و کهن، همواره مهد تمدنها و فرهنگهای غنی بوده است. در دل این خطه ی تاریخی، گنجینهای از هنر و موسیقی نهفته است که در تار و پود زندگی مردمانش ریشه دوانده و نغمههای اصیل و دلنشینی را به گوش جهانیان میرساند.
موسیقی خراسان، همچون نگین درخشان در پهنه ی هنر ایران زمین، جلوه ای منحصر به فرد دارد. قدمت این موسیقی به هزاران سال پیش می رسد و در گذر زمان با فراز و نشیب های تاریخ، فراز و نشیب های خود را نیز تجربه کرده است.
در این بخش، سفری به دل موسیقی خراسان خواهیم داشت و با سازهای محلی این خطه آشنا خواهیم شد. سازهایی که هر کدام نغمه ای خاص و داستانی برای گفتن دارند.
دوتار خراسانی: نغمه های اصیل از دل تاریخ
دوتار خراسانی، کهنترین و شاخصترین ساز خراسان است. این ساز زهی- زخمی با داشتن دو سیم و صدایی گرم و دلنشین، در موسیقی مقامی و محلی خراسان جایگاه ویژهای دارد. دوتار در دو نوع شمالی و جنوبی ساخته میشود و هر کدام ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند.
دوتار خراسانی از دو بخش اصلی کاسه و دسته تشکیل شده است. کاسه دوتار از چوب توت، گردو یا انجیر ساخته میشود و معمولاً به شکل گلابی یا بادامی است. دسته دوتار از چوب گردو یا توت ساخته میشود و در انتهای آن دو گوشی برای کوک کردن سیمها تعبیه شده است.
دوتار دارای دو سیم فلزی یا رودهای است که از روی دسته و خرک عبور کرده و به گوشیها متصل میشوند. نوازنده با انگشتان دست چپ سیمها را فشار میدهد و با مضراب به سیمها ضربه میزند.
امروزه با تلاش هنرمندان و نوازندگان، دوتار خراسانی همچنان در موسیقی نواخته میشود و در جشنوارهها و مراسم مختلف به نمایش گذاشته میشود.
صدای ساز 2 تار خراسانی
تاریخچه دو تار خراسانی
قدمت دوتار خراسانی به دوران باستان ایران باز میگردد. شواهد و اسناد تاریخی از جمله نقوش برجسته تخت جمشید، گواه نواخته شدن این ساز در دوران هخامنشیان هستند. همچنین در متون کهن فارسی، از جمله شاهنامه فردوسی، به دوتار اشاره شده است.
برخی پژوهشگران معتقدند که دوتار از سازهای باستانی بینالنهرین تکامل یافته و با گذر زمان به ایران راه یافته است. قرابتهایی که بین دوتار و سازهای زهی دیگر مانند تار و سهتار وجود دارد، این نظریه را تقویت میکند.
دوتار خراسانی در طول تاریخ دستخوش تحولات و تغییراتی شده است. در ابتدا، این ساز با یک سیم نواخته میشده، اما به مرور زمان سیم دوم به آن اضافه شد. همچنین، شکل و اندازه کاسه و دسته دوتار نیز در گذر زمان تغییر کرده است.
اساتید برجسته دوتار خراسانی: نغمهپردازان کهن
در میان نوازندگان و سازندگان چیره دست دوتار در خراسان، اساتید برجستهای وجود دارند که هر کدام در حفظ و گسترش این میراث گرانبها نقشی اساسی ایفا کردهاند. در اینجا به تعدادی از این نامهای ماندگار اشاره میکنم:
- محمدحسین یگانه:(متولد ۱۲۹۷ در قوچان) نوازنده و سازنده دوتار که به خاطر مهارت و خلاقیتش در نواختن و ساخت این ساز مشهور است.
- قربان سلیمانی:(متولد ۱۲۹۹ در قوچان) خواننده و نوازنده دوتار که صدایش در آوازهای خراسانی ماندگار شده است.
- نظرمحمد سلیمانی:(متولد ۱۲۷۰ در قوچان) نوازنده و خواننده دوتار که از پیشگامان موسیقی مقامی خراسان شمالی به شمار میرود.
- غلامعلی پورعطایی:نوازنده چیره دست دوتار که به خاطر تکنیک و مهارت منحصر به فردش در نواختن مشهور است.
- عثمان محمدپرست:(متولد ۱۳۲۵ در قوچان) نوازنده و خواننده دوتار که از فعالان عرصه موسیقی نواحی ایران است.
- رمضان سلمانی بردری:نوازنده دوتار و خواننده که به خاطر آوازهای حماسی و پرشور خراسانی شناخته میشود.
- ذوالفقار بیتانه : نوازنده دوتار که از مروجان موسیقی مقامی خراسان شمالی است.
قیچک: نغمهای دلنشین در تاریخ موسیقی
قیچک یا غیچک، یکی از سازهای زهی آرشهای اصیل ایرانی است که قدمتی دیرینه دارد و در نواحی مختلف ایران، به ویژه در جنوب شرقی و شمال شرق کشور، رواج دارد. این ساز با صدایی گرم و دلنشین، نقش مهمی در موسیقی نواحی ایران ایفا میکند.
نوازنده قیچک را به صورت عمودی در دامن خود قرار میدهد و با دست چپ سیمها را بر روی دسته فشار میدهد و با دست راست آرشه را بر روی سیمها میکشد.
قیچک در موسیقی نواحی ایران، به ویژه در بلوچستان، سیستان، خراسان و فارس، جایگاه ویژهای دارد. این ساز در مراسم مختلف مانند عروسیها، جشنها و سوگواریها نواخته میشود. از قیچک همچنین در برخی از ارکسترهای موسیقی ایرانی نیز استفاده میشود.
صدای ساز غیچک خراسان
تاریخچه قیچک: سفری در گذر زمان و نغمه
برخی منابع، خاستگاه قیچک را ایران میدانند و قدمت آن را به دوران ساسانیان نسبت میدهند. نقوش و حجاریهایی از دوران باستان که نوازندگانی با سازهایی شبیه به قیچک را به تصویر کشیدهاند، این ادعا را تأیید میکنند. برخی دیگر معتقدند که قیچک از آسیای میانه به ایران راه یافته است. این نظریه با توجه به وجود سازهای مشابه قیچک در برخی از کشورهای آسیای میانه مانند ازبکستان و تاجیکستان قوت میگیرد.
در دوران باستان، قیچک سازی ساده با بدنهای از جنس چوب یا کاسه سفالی بود و با سیمهای رودهای نواخته میشد. با ورود اسلام به ایران، قیچک نیز تحت تأثیر فرهنگ و هنر اسلامی قرار گرفت. در این دوران، از چوبهای مرغوبتر در ساخت قیچک استفاده میشد و سیمهای ابریشمی جایگزین سیمهای رودهای شدند.
در دوران قاجار، با ورود ویولن به ایران، قیچک تغییراتی اساسی کرد. کاسه آن بزرگتر شد، دسته آن بلندتر شد و کوک آن نیز استانداردتر شد. در دوران معاصر، قیچک در موسیقی نواحی ایران جایگاه ویژهای پیدا کرد و به یکی از سازهای اصلی این نوع موسیقی تبدیل شد. همچنین، از قیچک در برخی از ارکسترهای موسیقی ایرانی نیز استفاده میشود.
نوازندگان برجسته قیچک
- تربت جام: در این شهر نوازندگان چیره دست قیچک مانند استاد حاجی حسینعلی غمخوار احمدی، استاد اسفندیار تخم کار، استاد عبدالله وسعید سرور احمدی و استاد غلامحسین سمندری فعالیت میکنند.
- تایباد: نوازندگانی مانند استاد حاجی محمدحسن نظری، استاد حاجی غلامرضا نظری، استاد حاجی محمدعلی نظری، استاد ذوالفقار نظری و استاد محمدعلی نظری در این شهرستان به نواختن قیچک مشغول هستند.
- مشهد: در این شهر نیز نوازندگان قیچک وجود دارند که از جمله آنها میتوان به استاد محمد ابراهیمی، استاد غلامرضا صادقی، استاد محمدحسن طالبی، استاد ذوالفقار ناظری و استاد غلامرضا پورحسینی اشاره کرد.
دایره: نغمهای ساده و پر شور
دایره، که به نامهای دف، تار و تمپو نیز شناخته میشود، یکی از سازهای کوبهای اصیل ایرانی است که قدمتی دیرینه دارد. این ساز ساده و پرکاربرد، نقش مهمی در موسیقی نواحی، سنتی و حتی برخی از سبکهای موسیقی کلاسیک ایرانی ایفا میکند
تاریخچه ساز دایره
ریشههای دایره را میتوان در ایران باستان جستجو کرد. شواهد نشان میدهد که نیاکان ما از سازهای کوبهای مشابه دایره در مراسم و آیینهای خود استفاده میکردند. در نقوش برجسته تخت جمشید، تصاویری از نوازندگان سازهای کوبهای دیده میشود که شباهتهایی به دایره دارد.
دایره در طول تاریخ دستخوش تغییرات و تحولات مختلفی شده است. در دورههای مختلف، از نظر ابعاد، جنس، پوست و شیوه نواختن، دگرگونیهایی را تجربه کرده است. در گذشته، دایره بیشتر از چوب ساخته میشد، اما امروزه از فلز، پلاستیک و حتی چرم نیز در ساخت این ساز استفاده میشود. پوست دایره نیز در گذشته بیشتر از پوست بز یا گوسفند بود، اما امروزه از پوست مصنوعی نیز استفاده میشود.
صدای ساز دایره خراسان
استادان برجسته دایره:
در میان نوازندگان چیره دست دایره در ایران، میتوان به نامهای بزرگی مانند حاج حسینعلی شکیبفر، جمشید مشایخی، همایون شجریان، کیهان کلهر، محمد معتمدی، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون، محمد موسوی، هابیل آصفی، پژمان حدادی، نوید افقهی و بسیاری دیگر اشاره کرد.
دهل: نغمهای حماسی از دل تاریخ
دهل، سازی کوبهای بزرگ و دوطرفه است که قدمتی دیرینه در موسیقی ایران دارد. این ساز با صدایی رسا و حماسی، در مراسم مختلف، به ویژه در جنگها، جشنها و تعزیهها نواخته میشده و نقش مهمی در تهییج و شورآفرینی ایفا میکرده است.
تاریخچه دهل
تعیین تاریخ دقیق شروع نواختن دهل دشوار است، زیرا شواهد باستانشناسی و تاریخی موجود، اطلاعات کاملی را ارائه نمیدهند. با این حال، میتوان با بررسی مدارک موجود، حدسهایی راجع به قدمت این ساز زد.
برخی از شواهد حاکی از آن است که دهل یا سازهای مشابه کوبهای، از هزاران سال پیش در ایران نواخته میشده است:
در نقوش برجسته تخت جمشید، تصاویری از نوازندگان سازهای کوبهای دیده میشود که شباهتهایی به دهل دارد. این نقوش مربوط به دوره هخامنشیان (حدود 550 تا 330 قبل از میلاد) است.
در برخی از متون تاریخی مربوط به دورههای مختلف، از جمله شاهنامه فردوسی، به نوازندگی دهل در جنگها، جشنها و مراسم مذهبی اشاره شده است.
در فرهنگهای باستانی دیگر نقاط جهان، سازهای کوبهای مشابه دهل وجود دارد که قدمت آنها به هزاران سال قبل میرسد. این امر نشان میدهد که ایده ساخت و نواختن دهل، ممکن است ریشه در دوران ماقبل تاریخ داشته باشد.
با توجه به شواهد موجود، میتوان حدس زد که دهل حداقل از چند هزار سال پیش در ایران نواخته میشده است.
صدای ساز دهل خراسان
استادان برجسته دهل:
در میان نوازندگان چیره دست دهل در ایران، میتوان به نامهای بزرگی مانند حاج غلامرضا زنگنه، حاجی رحیم رخشانی، حاجی محمد شجاعی، حاجی محمدعلی رحیمی، ذوالفقار ناظری، غلامرضا پورحسینی، محمد اسداللهی، محمدحسن طالبی و استاد محمد عیوضی اشاره کرد.
سرنا: نغمهای حزنانگیز و حماسی
سرنا، سازی بادی از جنس چوب با قدمتی دیرینه، در طول تاریخ نغمههای حزنانگیز و حماسی خود را در گوش مردمان نواحی مختلف ایران طنین انداز کرده است. این ساز با صدایی رسا و گاه غمانگیز، در مراسم مختلف، به ویژه در تعزیهها، سوگواریها، جنگها و جشنها نواخته میشده و نقش مهمی در برانگیختن احساسات و شور و هیجان ایفا میکرده است.
صدای ساز سرنا خراسان
تاریخچه سرنا
- ریشههای سرنا را میتوان در ایران باستان جستجو کرد. شواهد نشان میدهد که نیاکان ما از سازهای بادی مشابه سرنا در جنگها، مراسم مذهبی و جشنها استفاده میکردند.
- در نقوش برجسته تخت جمشید، تصاویری از نوازندگان سازهای بادی دیده میشود که شباهتهایی به سرنا دارد.
استادان برجسته سرنا:
در میان نوازندگان چیره دست سرنا در ایران، میتوان به نامهای بزرگی مانند حاج غلامحسین غفاری، حاجی رحیم رخشانی، حاجی محمد شجاعی، ذوالفقار ناظری، غلامرضا پورحسینی، محمد اسداللهی، محمدحسن طالبی و استاد محمد عیوضی اشاره کرد.
نی: نغمهای لطیف و روحنواز
نی، سازی بادی از جنس نی با قدمتی دیرینه، در طول تاریخ نغمههای لطیف و روحنواز خود را در گوش مردمان نواحی مختلف ایران طنین انداز کرده است. این ساز با صدایی دلنشین و گاه غمانگیز، در مراسم مختلف، به ویژه در منطق، عرفان، سوگواریها، جشنها و مراسم عروسی نواخته میشده و نقش مهمی در برانگیختن احساسات و شور و هیجان ایفا میکرده است.
صدای ساز نی خراسان
تاریخچه نی
کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد که نی از جمله نخستین سازهای ساخته شده توسط بشر است. شواهد حاکی از آن است که نی در حدود 15 هزار سال پیش در منطقه زاگرس در غرب ایران نواخته میشده است. در نقوش برجسته چغازنبیل و تخت جمشید، تصاویری از نوازندگان نی دیده میشود که قدمت آنها به هزاران سال پیش میرسد.
استادان برجسته ساز نی
استادان برجستهای در طول تاریخ، در حفظ، گسترش و ارتقای هنر نواختن نی نقشآفرینی کردهاند. نوازندگانی مانند حاج حسین علیشاه، حاج غلامرضا زنگنه، استاد حسین یگانه، ذوالفقار ناظری، محمد اسداللهی، محمد موسوی، جلال ذوالفنون، علیاکبر شکارچی و استاد حسین علیزاده با تعهد و دلبستگی به این ساز، میراث گرانبهایی را برای نسلهای آینده به یادگار گذاشتهاند.
سخن پایانی
موسیقی نواحی خراسان، گنجینهای ارزشمند از نغمهها و آوازهای اصیل ایرانی است که در گذر زمان حفظ و به نسلهای بعد منتقل شده است. این موسیقی، با تنوع و غنای خود، بازتابی از فرهنگ، آداب و رسوم و باورهای مردم این خطه پهناور است.
موسیقی نواحی خراسان، به عنوان میراثی گرانبها، از اهمیت بالایی برخوردار است. حفظ و اشاعه موسیقی نواحی خراسان، رسالتی است که بر دوش همه ما سنگینی میکند. با تلاش و همدلی میتوانیم این گنجینه ارزشمند را برای نسلهای آینده به یادگار بگذاریم و به غنای فرهنگی ایران بیفزاییم.